نوستل

ferfere

بعد از ظهر تابستون٬کاغذ رنگی٬صدای بریدن کاغذ با قیچی قرمز کوچولو٬بوی چسب اوهو٬مداد پاک کنی(تهش پاک کن داره)...

یک فوت جانانه و چرخ خاطراته که با چرخیدن فرفره هه می چرخه و پرتت می کنه به دوران شیرین زندگیت

نظرات 17 + ارسال نظر
مسعود چهارشنبه 31 مرداد 1386 ساعت 04:01 ب.ظ http://shatot.blogsky.com

اخ یادش بخیر ... با پول توجیبیمون کاغذ رنگی میخریدیم و چوب حصیر و سوزن میخی ...ما تو شهرمون به چوب حصیر میگیم لوخ و به این فرفره ها میگیم فرفرک ...

رنگ و وارنگ درست میکردم و یه کارتن خالی گیر میاوردم چوبای فرفرک رو میکردم توش و تو خیابون داد میزدم فر فرکه ...فرفرکه .... دونه دونه میفروختم تا تموم بشه و فردا روزر از نو و روزی از نو ...

مارو بردی تو کودکی خانوم ...

تخته سیاه پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 01:04 ق.ظ http://takhtehsiyah.blogfa.com

من هیچ وقت تو بچگی م هیچ فرفره ای نساختم !

هستی پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 01:51 ب.ظ http://hasti27.persianblog.ir

واااااااااااای! بوی کاغذ فرفره هایی که بچگی هامون دستفروشا میفروختن رو یادم آوردین! :)
راستی از تبریکتون ممنون

ارسلان پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 03:53 ب.ظ http://ar3alan.wordpress.com

سلام دکتر روزت مبارک

Panda پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 04:15 ب.ظ http://dr-panda.persianblog.ir

واقعا یادش بخیر...!!!
روز شما هم مبارک باشه...!!!

مجید پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://saddard2.persianblog.ir

روزت مبارک خانم دکتر

گلستان سخن پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.microrayaneh.com/user/gol

یاد دوران پاک کودکی به خیر

مریم پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 11:23 ب.ظ http://incidentaloma.persianblog.ir

بادبادک بلدی درست کنی؟

مامان هانا جمعه 2 شهریور 1386 ساعت 12:19 ق.ظ http://hanayaman.blogfa.com

سلام.
ممنون از لطفی که به هانا داشتین.
با بابای هانا بخشی از آرشیوتون رو خوندیم.
از نثرتون قشنگ و خوندنیه.
منتظر حضور دوباره شما هستیم.

ریحان جمعه 2 شهریور 1386 ساعت 01:14 ق.ظ http://dr-reihan.persianblog.com

منم فرفره می خوام!
روزت مبارک دکتر جون!

رضا جمعه 2 شهریور 1386 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.doci85.persianblog.ir

بیشتر فوت کن تا بیشتر پرت شی تو زندگی

نگارنده جمعه 2 شهریور 1386 ساعت 03:23 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

راست گفتی واقعا هم اندیکاسیون خنده داشت! :)))))
من فرفره نمی خوام!! من کارتون ممول می خوام!!!!

Jozeph شنبه 3 شهریور 1386 ساعت 08:00 ق.ظ http://jozeph.blogfa.com

میچرخم و میخندم همه دنیا را میگرم...
دیالوگ جوزف در جستوجوی قطعه ی گم شده افتادم

shaminelli شنبه 3 شهریور 1386 ساعت 01:10 ب.ظ http://shaminelli.blogfa.ir

نوستالژی فرفره بهش میگن . هم بوی تابستون داره هم چسب و کار دستی و همه چی داره تو خودش . یه پکیج کامل از بچگی :)
من اما در رابطه با درست کردن خیلی استعدادی نداشتم . تقریبا تمام بعدالظهر های تابستونی سنین کودکی من صرف کشف ابعاد مختلف بدنی هم سن های خودم گذشت !
مخالف و موافق ;)

جوراب پاره و انگشت ازاد یکشنبه 4 شهریور 1386 ساعت 11:26 ب.ظ

واااااااااااااااااااااااااااای دختر عجب چیزی یادم انداختی. بعدشم بذاریش لای میله های پنکه که برا خودش بچرخه هی ................................../
/
قیچی منم قرمز کوچولو بود.........

امین دوشنبه 5 شهریور 1386 ساعت 10:58 ق.ظ http://amin-k.persianblog.ir

من سرگرمیم باز کردن اسباب بازیهام بود بعد باهم ترکیبشون می‌کردم می‌گفتم من مهندس الکترونیکم!!!!

shaminelli دوشنبه 5 شهریور 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://shaminelli.blogfa.ir

مبارک باشه باباجون .
نمی دونستم خــــــــــــــــــــــب :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد