آسمون ابر خاکستری داره می خواد بارون بباره اونم اولین روز تابستون من دوباره ذوق مرگ می شم عین بالون باد میکنم می رم هوا این ذوقو وصل می کنم به مال ۲ ۳ هفته پیش اون خنکی وسط خرداد نم نمای بارون که با دونه دونه اش که رو صورتم می ریخت قند تو دلم آب می شد بذار بهت بگم اون شب که زهره(که سیاره ی ماه تولدم هم هست) درخشان ـ درخشان تو آسمون بود دویدم و پریدم رو پشت بوم اونقد بهش نگاه کردم حتی داشتم عاشقش می شدم خب چیه؟!تازه هر لحظه حس میکردم آدم فضایی ها بیان دنبالم ببرتم کی می فهمید؟هیشکی!هی راستی چند شب پیش دیدی زهره و ماه چقد نزدیک بودن به هم؟!(اسمش اختفای ماه و زهره بود چه بی سلیقه!) حالا هم که یکی از دوستام داره کم کم از دست یه بحران بد خلاص می شه. آها یادم رفت بگم آلرژیه تقریبا کلی دس از سرم بر داشت فقط می خواست پارسال یه چند ماهی حالمو بگیره حالا هم یه خارش کوچولوی گهگاه آرنج یا پشت گردن می تونه تلنگر خوبی باشه واسه بیشتر رعایت کردن(آلرژن ها رو میگم!)درخواست انتقالی و مهمانی هم برن واسه خودشون حوصلشونو ندارم دیگه ٬هوارو چه خنکه!
بین جملات گم شدم...
چقدر جالب میشد اگر آدم فضایی ها برای بردن من هم می آمدند...
اگر به سراغت آمدند نشانی من هم بده...
موفق باشی
سلام
تبادل لینک؟
خیلی جالب بود..بدون نقطه....اینجا هم هوا ابریه...همونجوری که گفتی...
این پستت چقد فرق داشت با بقیه؟!!!! مثل خودت بود این پستت!!!!(:
خوبه که آلرژیه رفته! تو این همایش می تونی پیتزا مخصوص بخوری:دی!
منم گاهی از این ذوقها میکنم...
خیلی حال میده...
چقدر توی تابستون یک روز خنک و توی زمستون یک روز گرم می چسبه...!!! کجا می خواستی مهمان شی...؟!!
ویلیش کن! D:
جانم D:
عجب ژانگولر بازی شداD: می بینم که می مونی پیش خودمون :* لات بازیامون که سر جاش خواهد بود! D: :))))
سلام.تابستون یک زمانی واسه تعطیلاتش خوب بود و الان فقط واسه میوه هاش برام خوبه
بچه ها برف
توهم
خیال
.
.
.
دارن تشکهاشون رو پنبه زنی میکنن!
زمینی باش و فضایی ها را بگذار به حال خودشان
هه هه! ای حال می ده تو این هوای خنک بخوابی... و صدای زنگ نرسینگ رو هم نشنوی که بیدارت کنه بگه مریض درد داره!
به نظرم اینقدر راحت از یه احساس آرامش نوشتن خیلی جالبه.
با نگاهی که به پستای قبلیت انداختم فک کنم خیلی حال اون لحظت واست متفاوت و شیرین بود!!! :)
من کلی زیر بارون راه رفتم
این الان ته ابراز احساساتت بود ؟!
: دی
آره زهره و ماه رو منم دیدم عالی بود
بیا اونورا
فعلا !!
تو که هنوز آپدیت نکردی...!!!
این رفرم هم دردسری شده ها...!!!
انتقالی
میخوای فرار کنی؟
اختفای ماه و زهره رو احساس می کنم من هم دیدم... و به عباس آقا هم نشون دادم. ولی کجا بودیم آخه که هوا اون همه صاف بود و ستاره ها پیدا بودن؟
خوشحالم که خوبی... به این حال خوب احتیاج داشتی.