و ناگهان...

بلند که شدم دیدم قطره های بلوری ریز بارون افتادن رو میز کنار پنجره که یه خورده باز بود باد سپردشون به من وای حالا چه جوابی بدم بهش اخه تک تک دارن ناپدید میشن!

اینو پارسال تو یه بارون قشنگ بهاری نوشتم امروز بارون میومد حسی نداشتم من چم شده ؟!!!!....

تعطیلات زیادیشم خوب نیستا! دانشگاه بهاری قشنگم شنبه دارم میام!

توی باباودخترش این خبرو خوندم بازیگراسکاری درفیلم ایرانی باورم نمیشد!