تاثیر می پذیرم

اولش مرسی آزاده جان از لطفت که دعوت کردیم(م بر می گرده به من)

خب باید از تاثیر گذار ها بگم مامان بابا و برادرام که نمی دونم چطور از تاثیر گذاریشون تو زندگیم بگم آها فکر کنم دیوانه کننده (از نوع خوب)یا خوف هم نتونه توصیف خوبی باشه یک نمونه: از بچگی عاشق این رشته بودم و از همون موقع مرتبط با برادرم بوده(شاید خودش هم ندونه چقدر زیاد)چقدر حرص خورد موقع انتخاب رشته که بی خیال شم هه!دنیای جالبیه.

خب حالا می خوام از مدیر راهنماییم بگم که سه سال از زندگیمو به یاد موندنی کرد چقدر بده که دیگه تو اون شهر نزدیکش نیستم وقتی یاد تمام چیزایی که ازشون یاد گرفتم و لحظه های نابی که به من هدیه کردن می افتم بغضم می گیره چقدر دلم براشون تنگ شده تمام حرف ها و نصیحت هاشون حک شده تو ذهنم یکی از آرزوهام اینه که به زودی ببینمشون.

و البته مدیر مهد کودکم و مربی ها و خانم ناظم الان آشپز مهد کودک هم تو ذهنمه همشون در کنار خانوادم با رنگهای شاد شاد کودکیمو رنگ کردند

 و در حال حاضر یکی از تاثیر گذارهام یه دوست خوبه همون یار دبیرستانی من که قبلا هم گفته بودم اینم از اون دیوانه کننده هاست!

و دوستای خوب عمرم

تاثیر گذارهای دیگر(از نوع تابلو):خیلی از آدما ٬کتابا٬مطالب٬ آهنگ٬ فیلم و نقاشی ها.

بازیش یه خورده سخته!

خب چون این بخش دعوت خیلی حساسه همتون دعوتید!

پی نوشت:+دبیر ادبیات سال سوم و پیش دانشگاهی (که مردی فوق العاده هستند) یک روز سر کلاس گفتند به این جمله فکر کنید:انسان باید به نانی که می خورد بیارزد.کلاسشون منو به یک فضای دیگر می برد. 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
دختر پارسی جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.i-am.blogsky.com

اگه خواستید همینجا وسط کامنت دونی بگید!مرسی

جوراب پاره و انگشت آزاد جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 11:33 ب.ظ http://jourab.blogfa.com

آخی آشپز مهد کودک.......منم امیدوارم زودی مدیرتو ببینی

shaminelli شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 12:58 ب.ظ http://shaminelli.blogfa.com

جالب و باحال بود .
فقط یه ذره یاد این فیلمای ایرانی افتادم که آخرش از خانواده رجبی و کسبه محل و .... تشکر می کنن :)
پیشم بیای پیشت میام . دروغ نگیم بهمدیگه .
میگم چه خوب شد به هوای این بازی اومدم این تو و بلاگ دختر پارسی رو هم دیدم

نگارنده شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 01:25 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

:))))) آشپز مهد کودک! ای بچه ی شکمو!!

نگارنده شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 01:50 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

از من هم یکم می نوشتی!! D:

آزاده شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 04:27 ب.ظ http://ava.7.persianblog.com

ashpaz vaghean akharesh bood!!!! manam hamishe az in ashpaza o sherkataye hale hoole sazi tasir migirm!!!!:))

shaminelli یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 01:48 ب.ظ http://shaminelli.blogfa.com

:))
این قسمت مربوط به نون و ارزیدن انسان رو هستم . ترجمه عامیانه اش البته همون میشه که میگه : آدم نباید حیف نون باشه دیگه نـــــــــــــه ؟

امین یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 03:14 ب.ظ http://amin-k.persianblog.com

جمله دبیر ادبیات فوق‌العاده بود...

پیام یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 03:45 ب.ظ http://www.payamsn.persianblog.com/

سلام.چه عجب یکی هم از یک فرد خوراکی پز تعریف کرد.

ایمان دوشنبه 14 خرداد 1386 ساعت 11:04 ب.ظ http://tavassoly.blogsky.com

جالب بود.....

فائقه سه‌شنبه 15 خرداد 1386 ساعت 01:41 ب.ظ http://daregooshy.persianblog.com

با هر دو تا کامنت شامینللی موافقم... (-:

آشپز با حال با تصویر .عکس. فیلم. سه‌شنبه 30 فروردین 1390 ساعت 09:52 ب.ظ http://ashpaza.persianblog.ir

مسخره اس یعنی این پسره آشپزه واقعا ؟اگه هست دمش گرمه بابااااااااااااا!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد