آبی کبود تیره ی تیره

یه وقتایی دلت واسه خودت می سوزه خیلی می سوزه اوضاع بد و وهم آلود و غمناک میشه! به رنگ آبی کبود تیره ی تیره!هشتاد تا دردو با هم حس می کنی احساس خفگی؟هه!نفسات خیلی قبل اون به نقطه ی پایانی رسیده یه درد بد نه نه!هزار تا درد بد و یه جا حس می کنی اینجاس که دلت میخواد بپری بالا بالابالا بالا ....بی خیال جو خیلی وقته سوختم!اصلا میخوام برم پیش شازده کوچولو!زندگی منه مال خود خود خودم!من از این همه دردای بد واقعی متنفرم!صب کن ببینم یکی انگار داره میزنه به شیشه

- بله؟

-خوبی؟ اوضاع خوبه دیگه؟

-چیه تو این شب خنک پاییزی معلق تو هوا با  اون نگات میخوای بگی همه چی خوبه میخوای آره بشنوی؟باشه آره همه چی آرومه!

-چرا میخندی؟

-آخه هنوز عضلات خندم نکروز نشدن!

-بی مزه!

-مرسی!راستی من میخوام برم پیش شازده کوچولو

-همون سیاره کوچیکه؟

-سیارش خیلی هم خوبه واسه منم جا داره.هه!زمین گنده با اون همه دلتنگیاش!...

به این زودیام دلم نمیخواد برگردم 

بیچاره شازده کوچولو که منو باید تحمل کنه! 

من حالم خوبه....

.... no response to paging

نظرات 14 + ارسال نظر
شمسی خانوم یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 09:32 ب.ظ http://golforoushi.persianblog.com

خوب چرا شازده کوچولو؟ حوصله هوو به اون خوشگلی و حسودی رو داری که شازده کوچولو خود خود خودش اهلیش کرده؟
نگران نباش راستی! پتو فعلا به اینجا رسیده و این قدر دیگه مونده تموم شه!
چه عجب تو دلت اومد آپ کنی! نکنه فصل امتحاناته؟ نه آبانه که...

نگارنده یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

واییییی وبلاگ نسترن رو ببین

نگارنده یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 10:19 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

ای ول نسترن خیلی باحال می نویسه یادم باشه بهش بگم فردا:)

نگارنده یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 10:47 ب.ظ http://negarestan64.persianblog.com

میگما اونی که پشت پنجره بود یکی از استادای پاتو نبود؟!:)))))))))))
خب حالا کی بر می گردی؟

پیام یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 10:55 ب.ظ http://www.payamsn.persianblog.com/

سلام.چه با مزه .بد هم نیست .می خواستم بیانم پست حاوی اظهار همدردی بزارم.پست شمسی خانوم رو خوندم .اینقدر خندم گرفته که چیزی نمی تونم بگم.ولی عجب آدمایی هستن این زمینین ها اینقدر جا دارن یک وجب جا رو بخه شازده کوچولو نمی تونن ببینن.

ریحان یکشنبه 14 آبان 1385 ساعت 11:32 ب.ظ http://dr-reihan.persianblog.com

سیاره خالی پیدا کردی منم خبر کن!
چرا انقدر دیر به دیر اپ می کنی؟!

امین دوشنبه 15 آبان 1385 ساعت 10:00 ق.ظ http://amin-k.persianblog.com

منم قراره با یکی از دوستام برم آفریقا دنبال شازده کوچولو...

پدر(نم نم) دوشنبه 15 آبان 1385 ساعت 08:01 ب.ظ http://father78.persianblog.com

دقیقا من هم الآن همین حس رو دارم...

پیام دوشنبه 15 آبان 1385 ساعت 11:51 ب.ظ http://payamsn.persianbloh.com

سلام.بعته هست پولش رو دادن.شما هم پول بدین تبلیغات کنم.

Panda پنج‌شنبه 18 آبان 1385 ساعت 12:16 ق.ظ http://dr-panda.persianblog.com

مطمئنی حالت خوبه...؟!! فرار به یک سیاره برای اندکی آرامش...!!! پاندا هم آپدیت شد...!!!

بهار پنج‌شنبه 18 آبان 1385 ساعت 12:34 ق.ظ http://bahari.blogfa.com

سلام
یک وقتها نه ... همیشه دلمان پــــــــره
قشنگ بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 آبان 1385 ساعت 10:50 ب.ظ

سلامِ ما رو هم برسون. شاید یه روز ما رو هم طلبید.
راستی اگه ایرادی نداشت... Jozeph رو با J.O.Z.E.P.H عوض کن.
مرسی

اسپایدرمرد پنج‌شنبه 18 آبان 1385 ساعت 11:06 ب.ظ http://spidermard.persianblog.com

پس بگو انوشه انصاری واسه چی رفت فضا..
ولی چرا برگشت..؟

نسترن پنج‌شنبه 25 آبان 1385 ساعت 07:57 ب.ظ http://baladi dige khodet!

dusesh dashtam,vali be ye shart miri,2ta:1-name midi
۲-weblogaye mano mikhuni
3-post mizari
۴-zud miay!
۴ تا شد؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد